متناسب سازی مدارس مبتنی بر مغز
به قلم دکتر محرم آقازاده
مطالعات جدید در مورد مغز و شیوه یادگیری مغز برای معلمان و والدین ،دیدگاه های جدیدی درباره تدریس و یادگیری ایجاد كرده است .پژوهش های جدید نه فقط یافته های نوینی را عرضه كرده است ،بلكه به نوسازی برداشت های قدیمی درباره یادگیری هم كمك كرده است .یافته ها،نشانگر آنند كه ایده چپ برتر یا راست برتری مغزی ،گمراه كننده است .مغز پیچیده تر از آن است كه چنین اظهار نظری درباره آن بشود .ما با یك نوع كاركرد مغز به ریاضی و با كاركردی دیگر از آن به موسیقی نمی پردازیم .
كانی (1990) اعلام كردند كه پژوهش های مغز محور،جدا از جنبش آموزش و پرورش نیستند،بلكه آنها رویكرد هایی هستند كه آموزش و پرورش را منتفع می سازند.با آن كه برخی پیشنهادهای پژوهشی مغز محور،دیر به بار می نشینند،ولی بینش ها و چشم اندازهای عملیاتی هم عرضه میكنند-حتی برای ساختمان سازی و آماده سازی فضای بازی در مدارس .
اریك جنسن (1995) در كتاب جدید خود تحت عنوان تدریس مبتنی بر مغز اظهار می كند كه همگی در صددیم تا راه حل هایی برای مسایل و چالش ها ی آموزش و پرورش بیابیم و باید در كاربرد یافته های جدید تا حدودی احتیاط كنیم .آنگاه كه فردی رویكرد خاص سازگار با مغز برای ارتقای یادگیری معرفی می كند،به واقع،آن نمی تواند گام نهایی درباره یادگیری و تدریس باشد.
در این وبلاگ مطالبی در مورد هنر تدریس و معلمی، روش های تدریس، مقالات آموزشی و ... مطرح می شود.